افزایش شدت میدان مغناطیسی با جایگزینی آهنربای آزمایش شماره 1 توسط یک آهنربای الکتریکی (سلف).
بهبودهای دیگری نیز انجام شده است، به ویژه تنظیم میدان مغناطیسی سلف با توجه به نیاز بار ( دینام 3 برس، دینام مرکب، دینام ضد مرکب).
در نهایت، راهحل نهایی که منجر به زغال دینام ال 90 مدرن خودروهای قدیمی ما میشود، ساده کردن خود دینام با داشتن تنها دو برس و دیگر تنظیم نکردن القایی بود. از طرف دیگر کنتاکتور مدار شکن و سپس رگولاتور ولتاژ و در نهایت رگولاتور ولتاژ و جریان را اضافه کردیم.
و هنگامی که در دهه 1960، نیمه هادی ها از نظر صنعتی قابل اعتماد شدند و امکان دستیابی به یکسو کننده های جریان را فراهم کردند، ساده سازی نهایی بازگشت به ماشین اصلی، دینام بود!
برای ثبت، کاملاً تصادفی بود که مهندس فونتین متوجه شد که این دستگاه قابل برگشت است. یعنی وقتی جریان داشت می چرخید! او به تازگی موتور الکتریکی را اختراع کرده بود.
ابتدا دینام مدرن را بررسی می کنیم قبل از اینکه به دینام سه براش نزدیک شویم که کمی پیچیده تر است. این رویکرد تاریخی نیست، بلکه از نظر فهم منطقی تر است.
برای ساختن دینام به میدان مغناطیسی و سیم پیچ هایی نیاز دارید که در این میدان بچرخند. همه چیز باید کارآمد باشد و بازدهی مطلوب داشته باشد.
میدان مغناطیسی توسط آهنرباهای الکتریکی تولید می شود که سلف را تشکیل می دهند. این یک تاج فولادی استوانهای است که بر روی آن هستههای ثابتی قرار دارد که با کفشکهای قطبی در فولاد چند لایه خاتمه مییابند تا تا حد ممکن جریان گردابی تولید شده توسط ضربان شار الکتریکی و سیمپیچهای حمل شده توسط جریان هیجان را کاهش دهند.
آرمیچر (بخش مرکزی چرخان) از یک محور و یک پشته ورق (باز هم برای کاهش جریان گردابی) تشکیل شده است و در شکاف های خود مجموعه ای از سیم پیچ ها را حمل می کند که در آن جریان ایجاد می شود.
جریان ایجاد شده روی کلکتوری که از تیغه های مس عایق شده از یکدیگر تشکیل شده و انتهای سیم پیچ های آرمیچر روی آن جوش داده شده است، جمع آوری می شود.
در نهایت، برس های کربنی روی کموتاتور می مالند و جریان تولید شده را از طریق سیم های الکتریکی منتقل می کنند.